
روزی مردی مشغول تماشای پروانهای بود که برای بیرون آمدن از سوراخ ریز پیلهاش، تقلّا میکرد. مرد دلش به حال پروانه سوخت و تصمیم گرفت که به او کمک کند؛ بنابراین سوراخ پیله را گشاد کرد و پروانه به راحتی از پیله خارج شد؛ امّا آن پروانه، هرگز قادر به پرواز کردن نشد و تا پایان عمر مانند یک کرم خاکی خزید!!
در این داستان، محدودیت پیله که آن مرد، آن را یک مانع برای پروانه میدانست، موهبتی بود که خداوند در پاسخ به درخواست پروازِ پروانه، به او عطا کرده بود؛ زیرا تقلّای پروانه برای خارج شدن از سوراخ ریز، باعث ترشّح مایعی از بدنش میشد که به او امکان پرواز میداد. بنابراین چیزهایی که ما محدودیّت، مشکل یا مانع میپنداریم و ترجیح میدادیم هرگز آنها را تجربه نکنیم، موهبتهایی برای بالا بردن استعدادهای ما هستند تا مانند آن پروانه مجبور نشویم که به جای پرواز با بالهایمان، بقیه ی عمر را بر روی زمین بخزیم و فلج بودن را تجربه کنیم.
این مأموریت ناخواسته، تمام آن چیزی است که ما آن را مشکل میپنداریم. گاهی به مواردی برخورد میکنیم که کنترل و درک شرایط برای ما سخت شده و ناامید و بی انگیزه میشویم؛ پس گِله و شکایت میکنیم. در حالی که شرایط موجود، مسیری است در راه رشد و تکامل ما. در این جاست که خداوند، به افراد صبور، وعده ی پاداش داده است. افرادی که به خداوند توکّل میکنند و به غیب (چیزی که نمیبینند) ایمان دارند. باید باور داشته باشیم که تمام مسائل، راه حل دارند. برگردیم به چندین سال قبل که مردم بسیاری از شهرها و روستاها به خاطر طاعون، سل، وبا …می مردند. امّا الان آثاری از این بیماریها را نمیبینیم. مسئله ی گرسنگی در جهان نسبت به صد سال پیش، هزاران برابر بهتر شده است. یا واکسن هایی از خود بیماری ساخته شد. وقتی باور داشته باشیم که راه حل مسائل، ساده است، خیلی راحت آن راه حل را پیدا میکنیم. ما با حل کردن مسائل زندگی به اعتماد به نفس و عزّت نفس میرسیم و احساس قدرت میکنیم. ما در دنیایِ دو قطبی زندگی میکنیم: سرد وگرم؛ شیرین و تلخ؛ جنگ و صلح؛ عشق و نفرت و… . پس، تفاوتها باعث میشوندکه خواسته های ما، شکل بگیرند. وقتی ما به یک تضاد بر میخوریم، تازه، خواسته هایمان شکل میگیرند. وقتی که همیشه غذای خوشمزه جلوی شما بگذارند نمیفهمید که غذای بدمزه هم وجود دارد. وقتی به تضادی بر میخورید خواسته ای در شما شکل میگیرد و خواسته ی شما، به کائنات فرستاده میشود. این به شما بستگی دارد که به خواسته هایتان فکر کنید یا به عدم خواسته. در تمام ابعاد، جهان در حال گسترش است؛ از گونه های گیاهی گرفته تا سیّارات و کهکشان ها. این خاصیت جهان است. خواسته ها باعث گسترش جهان میشوند. وقتی خواسته ای در ما به وجود می آید، جهان به خواسته های ما جواب میدهد. یکی از خواسته های نسل قبلی ما این بود که از راه دور با دوستانشان ارتباط برقرار کنند. این خواسته باعث شد، تلفن و بعد موبایل و اینترنت ساخته شد. این خواسته ها باعث پیشرفت جهان میشود. وقتی ما به یک تضاد بر میخوریم این کار جهان، اشتباه نیست؛ بلکه میفهیم که چه میخواهیم. وقتی به مسئله و مشکل بر میخوریم خواسته های خودمان را میشناسیم. پس این تضادها با ما دوست هستند و باعث پیشرفت ما میشوند. مسائل و مشکلات را دشمن خودمان حساب نکنیم و آنها را نفرین خدا به شمار نیاوریم. بهتر است بدانیم که این مسائل، چیزهایی هستند که باید باشند تا دقیقاً بدانیم که چه نوع زندگی را میخواهیم. امّا نقص ما از اینجا ناشی میشود که وقتی افراد به تضاد بر میخورند، به جای اینکه
خواسته هایشان را مشخص و به آنها توجه کنند، بیشتر به خود مشکل توجه میکنند و دام آنها گرفتار می مانند.
برگرفته از کتاب فیزیکی پول یا ثروت نویسنده هاجر حاجتمند
کتابهای به چاپ رسیده
کتاب خودباوری و انگیزهی پایدار؛ نویسنده ( هاجر حاجتمند)
کتاب موفقیت یا خوشبختی؛ نویسنده (هاجر حاجتمند)
کتاب پول یا ثروت؛ نویسنده ( هاجر حاجتمند)
کتاب روانشناسی پول و ثروت نویسنده (هاجر حاجتمند)
کتاب خودت را دوباره بساز نویسنده (هاجر حاجتمند)
نمونه کتابهای الکترونیکی با ۵۰درصد تخفیف در سایت موجود میباشد