تصور اشتباه از موفقیت

.بعضی از مردم، فکر می­کنند که موفّقیّت؛ یعنی، رسیدن به مقصد و اگر آن چیزی که می‌خواهند را داشته باشند، به هدف نهایی خود رسیده‌اند؛ ولی چنین نیست. موفّقیّت؛ یعنی، استفاده­‌کردن از تمام مسیر! اگر برای موفّقیّت، در راه درست و مسیر درست تلاش کنیم، تلاش ما لذّت­‌بخش خواهد بود. موفّقیّت با صرف وقت و انرژی و نیز صبر و مداومت به دست می‌­آید؛ در حالی که برخی فکر می­کنند، موفّقیّت، ناگهانی و یک شبه اتفاق می‌­افتد؛ البته اتفاقاتِ تأثیرگذار و سرنوشت ساز وجود دارند، امّا موفّقیّت ناگهانی، هرگز!

ممکن است که با خواندن یک کتاب یا شرکت در یک همایش، تصمیم سرنوشت­سازی بگیریم؛ امّا این تصمیم، تازه یک شروع است که می­تواند ما را در ابتدای یک مسیر جدید قرار بدهد و با دنبال کردن این هدف، زندگی ما تغییر کند. شاید لازم باشد که صبح، زودتر از خواب بیدار شویم و یا منظّم‌­تر و مصمّم­‌تر، کار کنیم. انجام این رفتارهای جدید است که ما را به سمت ِموفّقیّت، هدایت کند.

داشتن هدف، بدان معنا نیست که ما در صورتی می­توانیم شاد باشیم و از زندگی، لذّت ببریم که صاحب خانه، اتومبیل و یا دانشجوی فلان رشته و دانشگاه باشیم. اگر در حال حاضر، داشته­‌هایمان را نادیده بگیرم و خوشی وخوشبختی را به عوامل بیرونی یا یک چیز خاصّ، محدود کنیم این فقط یک تصوّر ذهنی است که ما را خوشحال کند؛ چراکه شادی، یک موضوع درونی است نه یک موضوع بیرونی.

برای رسیدن به یک موقعیّت و آرزوی دلخواه، لذّت بردن در طول مسیر زندگی ، شاد بودن، الزامی است. برای گرفتن یک مدرک تحصیلی باید وقت بگذاری و تلاش کنی تا آن مدرک را بگیری. بعد از پایان دوره‌ی تحصیلی، مدرک را در یک پاکت زیبا، تقدیم شما می­کنند؛ این افتخار بزرگی است که نصیب شما می­شود و شما نتیجه­‌ی تلاش و زحمات خود را دریافت می­کنید؛ امّا اگر خود را از خوشی­‌های مسیر، محروم کنید این افتخار نمی­تواند شما را از درون، خوشحال کند. دانشجویانی که در سال­های آخر تحصیل در دانشگاه، زیاد بر خود سخت گرفته­‌اند همیشه حسرتِ از دست دادن خوشی­‌ها و لذّت­های دوران تحصیل را در دل دارند. من با بسیاری از افراد صحبت کرده‌ام که از نظر مالی و موفقیت به جایگاه والایی رسیده‌اند ولی در درون خود خوشحال و راضی نبوده‌اند.  شاید این یک حقیقت تلخ برای کسانی باشد که فکر می‌کنند که اگر پول زیادی داشته باشند خوشحال خواهند شد! که البته در اوایل مسیر برای من همینطور بود!. ولی بعدا به نتیجه رسید م که من احساس ارزشمند بودن خودم را به داشتن فلان اتومبیل یا داشتن فلان ثروت می‌دانستم. فکر می‌کردم با داشتن آنها می‌توانم احساس ارزشمندی داشته باشم یا اگر دیگران ثروت را من ببینند من از نظر آنها فرد ارزشمندی به حساب می‌آیم. ولی چیزی که من کم داشتم پول یا ماشین گران‌قیمت نبود بلکه احساس ارزشمند بودن بود. پس دریافتم که همین الان من باید احساس ارزشمند بودن را در خودم ایجاد کنم و آن را در وجودم حس کنم. اگر من به این نتیجه نمی‌رسیدم باید سالها تلاش می‌کردم و آن چیزی که میخواستم را به دست می‌آوردم. ولی بعد متوجه میشدم که من چیزی در درون کم داشتم و دنبال تغییری در بیرون بودم. البته من با داشتن پول و ثروت و هر آنچه که دوست دارید داشته باشید مخالف نیستم. این حق ماست که شاد، ثروتمند و خوشبخت زندگی کنیم ولی پیشاپیش احساسی که با داشتن آن چیز در ما به‌وجود می‌آید را باید حس کنیم و آن احساس را در خود به‌وجود آوریم. این مسیر خوشبختی و راه رسیدن به خواسته‌ها و موفقیت است.

برگرفته ازکتاب خودباوری و انگیزه‌ی پایدار؛ نویسنده ( هاجر حاجتمند)

کتابهای به چاپ رسیده

کتاب خودباوری و انگیزه‌ی پایدار؛ نویسنده ( هاجر حاجتمند)

کتاب موفقیت یا خوشبختی؛ نویسنده (هاجر حاجتمند)

کتاب پول یا ثروت؛ نویسنده ( هاجر حاجتمند)

کتاب روانشناسی پول و ثروت نویسنده (هاجر حاجتمند)

کتاب خودت را دوباره بساز نویسنده (هاجر حاجتمند)

کتاب سایت هاجر حاجتمند

https://hajatmand.com/product-category/books
اشتراک گذاری:

طراح سایت

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

لورم ایپسوم متن ساختــگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیــک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارتباط در تلگرام تماس با ما