
هر کاری که ما انجام میدهیم یک انرژی به جهان پیرامون وارد میکند و در نهایت این انرژی به خود ما باز میگردد. شاید در نگاه اول این یک تعریف پیچیده باشد اما به گفته مردمان کهن که حتی سواد و تحصیلاتی هم نداشتهاند نگاه کنیم، آنها نیز اعتقاد داشتند که هر کاری انجام دهید در نهایت به خودتان باز میگردد. هرچه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی. همانطور که ما یک کار مثبت و منفی را میتوانیم انتخاب کنیم، ارتعاشات همان کار به محض انجام با همان انرژی منفی یا مثبت از طریق ما به جهان پیرامون منتقل میشود. افکار و احساسات ما بیشترین سطح انرژی را به اطراف انتقال میدهد. برای اینکه به طور قابل ملموستر این موضوع را حس کنید. اگر یک روز به قبرستان بروید وکسانی را ببنید که در حال به خاکسپاری عزیزانشان هستند. شما طرف مقابل را نمیشناسید اما از مرگ دیگران متأثر میشوید زیرا احساسات، افکار و انرژی خانوادهی آن فرد که ناراحت هستند به طور مستقیم به شما میرسد و خودبهخود شما نیز تحت تأثیر قرار خواهید گرفت و اصطلاحاً دلتان میگیرد. این را میدانیم که هرکس برداشت خودش را از جهان دارد و برای آن برداشت نیز صدها دلیل دارد. اما میخواهید بدانید این برداشتها چطور رنگ واقعیت میگیرند؟ وقتی شما افکارتان غالباً منفی باشد و دائم به اتفاقات بد فکر کنید، این انرژی به جهان منتقل میشود. شما تبدیل به یک منبع انرژی منفی خواهید شد. جهان نیز در پاسخ آرام آرام به شما چیزهایی را میدهد که خودتان قبول دارید؛ یعنی اتفاقات منفی؛ این چرخه است که سبب میشود وقتی شما دائماً به چیزهای منفی فکر کنید، همان واقعیتهای منفی برای شما روی دهد و با خودتان نیز میگویید: همونطور که فکر میکردم اتفاق بد افتاد.در حالی که نمیدانید همین فکر منفی شما قبل از وقوع اتفاق است که برایتان اتفاق بد را ایجاد میکند. اما برعکس، اگر دائم به اتفاقات خوب فکر کنید جهان نیز کم کم این واقعیت را برای شما تأیید میکند و خواهید دید که غالباً رویدادهای خوش و خوشحال کننده به سراغ شما خواهند آمد.در واقع جهان به این شکل طراحی شده که هر کاری ما انجام میدهیم یک انرژی ارسال میکند که با یک انرژی برگشتی از جهان پاسخ داده میشود. در واقع این زبان اصلی جهان است و برای هرکس واقعیتها را بر اساس انرژی خروجی آن شخص ترسیم میکند. این قانون به سادگی بیان میکند که: هرچیزی که درباره آن فکر کنید، یا هر آنچه که بر روی آن تمرکز کنید گسترش خواهد یافت و همان چیز جذب زندگی شما میشود. هر چیزی که شما به جهان ارائه دهید، همان چیز به شما بر خواهد گشت. بنابراین هر چیزی را که نمیخواهید تجربه کنید باید فکرتان را درباره آن تغییر دهید. پس این قانون میتواند به نفع ما یا برعلیه ما کار کند. هنگامی که ما از خواب بیدار میشویم، روزمان را بایک فکر منفی شروع میکنیم، افکار و خلق و خوی ما متمایل به منفی خواهند بود. سپس فکر و احساسات ما به سمت چیزهایی منفی سوق پیدا میکند و در نتیجه فرکانس و انرژی منفی را به جهان مخابره میکنیم و جهان نیز که تابع ماست، این بدیها را به عنوان یک واقعیت میپذیرد و به ما برمیگرداند. اما خوشبختانه این مدل به نفع ما نیز میتواند عمل کند. اگر بتوانیم روز خود را خوب آغاز کنیم،احساس سپاسگزاری داشته باشیم و دائم به اتفاقات خوبی که امروز در انتظار ماست فکر کنیم. انرژی مثبت خودمان و جهان پیرامون ما را فرا میگیرد و بدون شک انرژی برگشتی مثبتی را دریافت خواهیم کرد. وقتی میگوییم چنین رفتاری جزئی از قانون جهان است به این معنی است که همه جا و در هر زمانی در حال اجرا است. یعنی فرقی نمیکند شما در کجای این کره خاکی باشید. فرقی ندارد از این قانون مطلع باشید یا نه. یا حتی این قانون اهمیت نمیدهد که شما به آن اعتقاد دارید یا خیر. این قانون به صورت اتوماتیک اجرا میشود و تأثیرش را بر زندگی شما میگذارد. پس چه بخواهیم و چه نخواهیم این قانون در هر لحظه از زندگی همراه ما است، او فقط به ارتعاشی که ما به جهان وارد میکنیم اهمیت میدهد و همان را به ما برمیگرداند. پس مراقب فکرهایتان، عملتان و احساستان باشید زیرا هر عمل شما مانند محصولی است که میکارید و جهان همان را از زمین برای شما بیرون میآورد. اگر خار بکارید خار برداشت میکنید و اگر گندم بکارید جهان به شما گندم را پیشکش میکند. پس قدرت را دست بگیرید و آنچه را دوست دارید برداشت کنید
برگرفته ازکتاب موفقیت یا خوشبختی؛ نویسنده (هاجر حاجتمند)
کتابهای به چاپ رسیده
کتاب خودباوری و انگیزهی پایدار؛ نویسنده ( هاجر حاجتمند)
کتاب موفقیت یا خوشبختی؛ نویسنده (هاجر حاجتمند)
کتاب پول یا ثروت؛ نویسنده ( هاجر حاجتمند)
کتاب روانشناسی پول و ثروت نویسنده (هاجر حاجتمند)
کتاب خودت را دوباره بساز نویسنده (هاجر حاجتمند)
کتاب – سایت هاجر حاجتمند